آوا فرشته کوچولوی منآوا فرشته کوچولوی من، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

آوای زندگی

شیرین زبونی 2

1394/6/25 11:44
نویسنده : مامان زهرا
750 بازدید
اشتراک گذاری

یه شب موقع خواب بهم گفت گوشیتو بده گفتم موقع خواب از گوشی خبری نیست شروع کرد به گریه کردن من به گریش اهمیت ندادم دیدم یه گوشه نشسته دستاشو به صورت دعا گرفته با گریه میگه خدایا کمکم کن خدایا کمکم کنتعجب

یه بار داشت به صورت خیالی با تلفن صحبت می کرد میگفت الو سلام وقتتون بخیررررتعجب 

مامانم میگه بهم گفت فلان کارو بکن منم گفت نه نمیشه، آوا جواب داده مامان منو بفهمتعجب

یه مدت آوا صبحها بیدار میشد گریه میکرد میگفت منم میخوام بیام سرکار دلم برات تنگ میشه. گفتم یبار ببرمش دیگه کلی خوشش اومده بود چون همکارام خیلی باهاش بازی کردن و سرگرمش کردن، اول یخش باز نشده بود، کم کم شروع کرد به بلبل زبونی همکارم بهش گفت آوا چاییم سرد شد چیکار کنم آوا بهش گفت عیب نداره فدای سرت.خنده

یه شب داشتیم میرفتیم بیرون تو کوچمون عروسی بود بعد از کلی ذوق گفت مامان منم عروس میشمادلخور

فدااااااااااااات بشممممممممممممممم من نفسمممممممممم

 

پسندها (3)

نظرات (3)

شادی
5 مهر 94 10:01
خیلی جالب بود. خدایا کمک کن
مهتاب مامان آذین
7 آذر 94 13:37
سلام خانمی من اومدم شماها خوبید چه بلبل زبون شده این دخملی
مامان زهرا
پاسخ
سلام عزیزم ممنونم فدات بشم
مامان مژگان
9 اسفند 94 23:40
دختر گلمو ببوس. خدا حفظش کنه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آوای زندگی می باشد