آوای زندگی

به پیشنهاد یکی از دوستان واسه آوا رنگ انگشتی خریدم که ممنونم به خاطر این پیشنهاد، چون واقعاً  آوا خیلی خوشش اومد. روزی چند بار میاد سراغم و بهم می فهمونه که می خواد نقاشی کنه و اینکه آوا همه چیز رو می خواد مزش رو بچشه و چون روش نوشته خوراکی یکم خیالم راحت شد. البته وقتی می ذاشت دهنش جلوش رو می گرفتم ولی زیاد سختگیری نمی کردم. و به راحتی هم پاک می شه. من به آوا اجازه دادم روی دیوار حمام نقاشی کنه ولی از کاغذ الگوهای بزرگ که فرش هم کثیف نشه میشه استفاده کرد. اینم از شاهکارهایی که آوا خانوم خلق کرده!!!!   ...

اینم از 2 تا جوجه اردک که خاله عاطفه واسه آوا خریده بود و آوا خیلی ذوق کرد و دوستشون داشت و کلی باهاشون سرگرم شد. ولی به دلیل نبود امکانات و جا، جوجه ها  مجبور شدن تشریف ببرن خونه خاله عاطفه ...        قیافه خاله عاطفه بعد از رد پیشنهاد اسکان جوجه ها ...

البته آوا تکه های پازل ها رو یکی یکی می ده به من که انجام بدم می خواد ببینه من بلدم یا نه ...