آوا فرشته کوچولوی منآوا فرشته کوچولوی من، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

آوای زندگی

باغ وحش

در پی تقاضای متعدد آوا برای دیدن حیوونا یروز بهاری بردیمش باغ وحش ارم. خیلی بهش خوش گذشت علاوه بر دیدن حیوونا دستگاههای بازی هم داشت که آوا سوار شد و بعد رفت استخر توپ و یه بستنی قیفی هم به بدن زدیم و در آخر هم درخواست اسباب بازی کرد که یه اتوی کوچولو براش خریدیم. در ضمن آوا از فیلها خیلی خوشش اومد و تا مدتها ادای خرطومشون رو درمی آورد و همچنین از میمون که روم به دیوار داشت دستشویی می کرد و آوا برای هر کس که می دید تعریف می کرد آبروی میمون بدبخت و می برد.    ...
22 تير 1394

کارگاه مادر و کودک اردیبهشت

دیروز آخرین جلسه ترم اول کارگاه مادر و کودک اردیبهشت بود که آوا رو بردم اولش آوا غریبی می کرد و بصورت فردی بازی می کرد و اما کم کم روابط جمعیش بهتر شد و توی بیشتر بازیهایی که شراره جون انجام می داد مشارکت می کرد.  توی این کلاسها بازی ها و شعرهای کودکانه، کاردستی، کتاب داستان، زنگ تفریح و بازی آزاد (تاب، سرسره، استخر توپ و... ) انجام می شد. در کل آوا خیلی دوست داشت و استقبال کرد.   ...
11 آبان 1393

تولد بابا علیرضا

دیشب تولد بابایی بود چون درگیر کارهای تولدت بودم یه تولد کوچولو واسه بابایی گرفتیم مامانی شام گذاشت منم یک کیک خوشگل گرفتم بردم مامانی و بابایی و دایی حجتم اومدن. با عمو ایمان هماهنگ کردم که وقتی بابایی نزدیک خونه شد خبر بده. تا بابایی از سر کار اومد و رسید دم در، زودی شمع های کیک و فشفشه ها رو روشن کردیم برقها رو خاموش کردیم و آهنگ تولد مبارک رو گذاشتیم و درو باز کردیم همه باهم جیغ زدیم گفتیم تولدت مبارک تا بابا اومد ذوق کنه و یه قر بده، دیدیم آوا خانم از ترس جیغ ما، از گریه ریسه  رفته و گوله گوله اشک میریزه. خلاصه اینم از تولد بابایییییییی. عکسارو به زودی می زارم درگیر کارای تولدتم عزیزمممممممممممم. ...
22 دی 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آوای زندگی می باشد