آوا فرشته کوچولوی منآوا فرشته کوچولوی من، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

آوای زندگی

18 دی تولد آوا کوچولو

سلام عزیز مامان دیروز رفتم دکتر قرار شد یه روز دیگه به دنیا اومدنت عقب بیفته یعنی 18 دی. عیب نداره آخه هر چی بیشتر تو شکم مامانی باشی واست بهتره دختره گلم. داشتم درس می خوندم آخه یه هفته بعد از تولدت امتحانام شروع می شه ولی مگه می زاری من درس بخونم انقدر تکون می خوری که حواسم پرت می شه منم کلی ذوق می کنم. سر کلاسم همینطوری بودی همش تکون می خوردی خوب حوصلت سر می رفت دیگه دوست داشتی بازی کنی دخترم. ترم پیش همه نمره هام 20 شد بچه های دانشگاه می گفتن به خاطر اینکه دخترت بهت تقلب می رسونه. اما این ترم سر امتحانا همراهم نیستی بهم دلگرمی بدی. راستی هر وقت تکون می خوردی به بابایی می گفتم تا ببینه اما تا بابایی دستشو می ذاشت روی شکمم دیگه تکون ن...
13 دی 1392

مامان مامانی

سلام آوای عزیزم دختر خوشگلم تو اولین نوه مایی خیلی ذوق دارم روزشماری می کنم ببینمت. انشااله سالم و سلامت باشی زیر سایه پدر و مادرت به خوبی و خوشی زندگی کنی. خیلی دوستت دارم امیدوارم تو زندگیت موفق و سربلند باشی.   ...
14 دی 1391

پدربزرگ و مادربزرگ آوا

سلامی گرم برای نورسیده کوچولوی من همراه با آرزوی سلامتی و دعای فراوان   کاشکی آوای من این روزهای انتظار هر چه زودتر به خوبی سپری شود و آنروز خوش با دنیا آمدن تو نوه کوچولوی من زودتر بیاید .دختر گلم امیدوارم با آمدنت و گرمای وجودت آرامش و زندگی تازه ای به اطرافیان مخصوصا به بابا و مادرت بدهی ...
12 دی 1391

عمه الهام

سلام عمه،نمیدونی چقدر ذوق دارم که ببینمت روز شماری دارم میکنم تا بدنیا بیایی.خیلی خوشحالم انگار تمام دنیا رو بهم دادن چون که دیگه تنها نیستم.هر شب دارم خوابتو میبینم دوست دارم زودتر به دنیا بیایی یه عالمه باهات بازی کنم،برات قصه بخونم و موهاتو شونه کنم و.... من دوست داشتم یه خواهر کوچکتر از خودم داشته باشم ولی مثل اینکه قسمت نشده ولی از وقتی فهمیدم تو داری میایی دیگه هیچ کمبودی تو زندگیم ندارم.درسته که در حال حاضر عمه اتم ولی عین خواهر کوچولوی خودم دوستت  دارم.                              ...
9 دی 1391

دایی حجت

سلام دایی جون وقتی شنیدم مامان نی نی دار شده چابهار سرباز بودم خیلی خوشحال شدم به همه بچه ها شیرینی دادم. یه عروسک خوشگل با لباس آبی واست خریدم که فکر کنم خوشت بیاد. دوست دارم وقتی یه خورده بزرگ شدی ببرمت پارک قاقا لی لی واست بخرم تاب و سرسره سوارت کنم. کلی با هم خوش بگذرونیم. دایی حجت خیلی دوست داره گوگولی مگولی ...
9 دی 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آوای زندگی می باشد