پستونک
چند روز پیش در فریرز رو باز کردم تا یه چیزی واسه شام درست کنم یهو دیدم آوا مثل جت اومد از در فریزر یه چیزی برداشت و در رفت. رفتم دنبالش ببینم چی برداشته دیدم خوشحال و خندون پستونک یخ زده اشو گذاشت دهنش
اون وقت بود که فهمیدم روز قبلش که در فریزرو بستم چرا انقدر خودشو به در و دیوار زد که باز کنم ولی من اعتنا نکردم نگو بچه پستونکشو گذاشته بوده تو فریزر بنده ندیدم چه کنم که زبونتو نمی فهمم مادر
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی